کتاب حق الیقین
کتاب حق اليقين آخرين تصنيف علامه مجلسى است كه به سال 1109 ق آن را به پايان برده است.
اين اثر درباره اصول دين و به زبان فارسى نگاشته شده و مصنف با استناد به آيات و اخبار و ادله عقلى به اثبات توحيد، نبوت، امامت و معاد پرداخته و بيشترين حجم آن را مبحث امامت به خود اختصاص داده كه عمدتا راجع به تاريخ سياسى و انديشه سياسى شيعه در زمان حضور است.
ساختار كتاب حق الیقین
کتاب حق الیقین مجموعا در 6 باب تدوين شده است :
باب اول آن با موضوع« اقرار به وجود حق تعالى و صفات كماليه او» در 10 فصل
باب دوم با عنوان« صفاتى كه از حق تعالى نفى بايد كرد» در 8 مبحث تأليف شده است.
« صفات متعلق به افعال حق تعالى» عنوان باب سوم اين كتاب است كه در 3 مبحث تدوين شده است.
مطالب باب چهارم اين كتاب با عنوان« مباحث نبوت» در 5 مقصد بيان شده است.
« امامت» نيز عنوان باب پنجم کتاب حق الیقین است كه مطالب آن در 8 فصل و نه مقصد ارائه شده است.
باب پايانى کتاب حق الیقین به موضوع« اثبات معاد و بيان مقدمات و توابع آن از وقت مرگ تا انقضاى امر عالم» اختصاص يافته است كه مطالب آن مجموعا در 20 فصل ارائه شده است.
محتوا کتاب حق الیقین
علامه مجلسى در بحث امامت، در تعريف امام مىگويد:
(( امام، كسى است كه مقتدا و پيشواى امت باشد، در جميع امور دنيا و دين به نحوى كه پيامبر( ص) مىكرد، به نيابت و جانشينى نه بر سبيل استقلال))،
وى سپس با استناد به اتفاق فرقه اماميه، نصب امام را بر خداوند عقلا و نقلا واجب مىداند و ادله عقلى و نقلى آن را ذكر مىكند و ضمن اشاره به صفات و شرائط امام كه از نظر وى همان افضل بودن امام در جميع جهات، و عصمت و هاشمى بودن است، گفتار مفصلى را درباره راههاى شناخت امام، اثبات امامت على( ع) و ساير ائمه( ع) و وجود امام زمان( عج) و غيبت آن حضرت ارائه مىدهد.
مجلسى در اثبات و بيان رجعت؛(( يعنى فرجام سياسى جامعه بشرى از ديدگاه شيعه)) مىنويسد:
(( از جمله اجماعات شيعه؛ بلكه ضروريات مذهب فرقه محقه حقيت رجعت است؛ يعنى پيش از قيامت در زمان حضرت قائم( عج) جمعى از نيكان بسيار نيك و بدان بسيار بد به دنيا برمىگرداند؛ نيكان براى آن كه به ديدن دولت ائمه خود، ديده هاى ايشان روشن گردد.. و بدان بسيار بد، از براى عقوبت و عذاب دنيا مشاهده اضعاف آن دولتى كه نمىخواستند به اهل بيت رسالت برسد و انتقام كشيدن شيعيان از ايشان…))
نكته قابل توجه و تامل در مورد کتاب حق الیقین
آن است كه علامه مجلسى با وجود اين كه بحث امامت را در اين كتاب به تفصيل مورد بحث قرار داده و وجود امام دوازدهم و غيبت آن حضرت را اثبات كرده، ليكن به مسإله رهبرى سياسى جامعه و اداره امور دنيوى مردم در زمان غيبت و فترت تا زمان ظهور و نيز به وظايف شيعيان در اين دوران طولانى متعرض نشده است.
يكى از منابع سياسى مورد استناد در تبيين و توضيح مبانى انديشه سياسى علامه مجلسى كه به عنوان مدرك و مستند عملكرد سياسى وى نيز مىتواند، مورد استفاده قرار بگيرد، خطبه اى است كه هنگام جلوس شاه سلطان حسين صفوى بر تخت سلطنت در مراسم تاج گذارى او، انشإ و ايراد نموده است.
نكات و مطالبى كه در اين خطبه آمده، موضع و ديدگاه مجلسى را درباره حكومت در عصر غيبت و مشروعيت حكومت صفويه، به خوبى روشن مىسازد
هنوز بررسیای ثبت نشده است.