کتاب بررسى متون طب شيعه در تاريخ پزشكى
به بررسى نقش مسلمانان و به ويژه سهم بزرگ دانشمندان شيعه در تاريخ طب اسلامى اختصاص دارد.
ساختار
كتاب با دو مقدمه از نويسنده آغاز و مطالب در ده فصل، تنظيم شده است.
در اين اثر تكامل طب اسلامى و رشد فزاينده علم طب در دوران آلبويه و صفويه با بررسى آمارى مشخص گرديده و انحطاط علم پزشكى در دوران صفويه با ورود طب غربى به ايران بررسى شده است.
محتوا
فصل اول
كتاب نگاهى است به تاريخ پزشكى.
نويسنده معتقد است اينكه علم پزشكى از ميان كدام كشور يا چه اقوامى براى اولين بار پيدا شده است به روشنى معلوم نيست.
كتابهاى تاريخ پزشكى قديمى مثل:« طبقات الأطباء و الحكماء» تأليف ابن جلجل در سال 377 ق( يعنى همزمان با كتاب« الفهرست»)،« عيون الأنباء» كه به سال 643 ق توسط ابن ابى اصي بعه نوشته شده،« تاريخ الحكماء» ابن القفطى متولد 568 ق و بالاخره كتاب معروف« الفهرست» ابن نديم نظريات نسبت مشابه يا نزديك به هم در اين مورد بيان داشته اند.
در فصل دوم،
به چگونگى پيدايش اين علم در تمدن اسلامى پرداخته شده است.
نويسنده معتقد است سكنه شبه جزيره عربستان در زمان ظهور دين اسلام، با وجود آنكه در بين دو تمدن بزرگ آن روزگار يعنى ايران و روم قرار گرفته بودند، خود از مظاهر تمدن آن عصر فاصله زياد داشتند و جهل و بىسوادى بر آن منطقه مستولى بود.
در فصل سوّم،
استقلال علمى پزشكان مسلمان مورد بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نويسنده، به رغم شرايط نامساعدى كه خلفا براى مسلمانان و پيشرفت علمى آنان فراهم آورده و ميدان فعاليت را در امر پزشكى به طور كامل در اختيار غير مسلمانها قرار داده بودند، تمدن اسلامى كه در آغاز شكوفائى و بالندگى خود قدرتى بيشتر از عوامل مخالف داشت زمينه هاى مستعدى را براى رشد علوم مختلف، از جمله پزشكى، فراهم مى كرد و مسلمانان با روحيه اى تشنه آموختن به مبارزه با مشكلات برخاستند.
عناوينى كه در ساير فصول مطرح شده، عبارت است از:
نمونه هاى ديگرى از پزشكان؛ دوران افول طب اسلامى؛ ديدگاه غربى ها در مورد طب اسلامى؛ برخى از چالشهاى پزشكى جديد و نكاتى درباره متون طب شيعه.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.