کتاب المنصوری فی الطب
کتاب منصوری فی الطب در برگیرنده ده گفتار است که در آن ها کلیاتی از :
- شکل و کارکرد اندام ها،
- چگونه نگهداشتن تن و درمان های پیشگیرانه،
- ارزش خواراکی ها و بهداشت
رازی از کتاب های بقراط و جالینوس و ارماسوس و بسیاری از پزشکان دیگر در دوره های گذشته و دیگر سخنگویان دانش پزشکی که پس از ایشان آمدند همچون پولس و دیگران برداشت کرده و همچنین آنچه را خود با پژوهش و آزمایش های علمی بدان رسیده را بر آن افزوده و آن را به گونه ای گزینش و کوتاه ولی رسا آورده است.
این کتاب نخستین بار در سال 1481 م با نام Liber Almansoris بوسیله جرارد کرمونایى به لاتین ترجمه شد و در سالهاى 1484، 1492، 1493، 1497، 1501، 1510، 1519 م در ونیز ایتالیا و در سالهاى 1533، 1544، 1551 م در بازل سوییس و در 1641 و 1674 در اولم آلمان، با نامهاى :
Traite .de Mansori ،Ad Almasoreum -Libri وLiber medicinlis Almansoris برگردانده و چاپ شده است. گویند رییس دانشکده پزشکى دانشگاه مونپلیه فرانسه در سال 1558 م درس خود را در آن روزگار از این کتاب مىداده است.
درباره مولف:
ابوبكر محمد بن زكرياى رازى»، يكى از اثرگذارترين پزشكان در گستره ى دانش پزشكى اسلامى است.
رازى اين شهرت و افتخار را در حال حاضر و يا طى دو سه سده ى گذشته كه شناسايى و بررسى نقش پزشكى و پزشكان اسلامى در غرب و به وسيله ى خاورشناسان آغاز گشته، به دست نياورده است. وى از آغاز دوران زندگى و مدت كوتاهى پس از آن مشهور شده بود.
دليل اين گفته، فهرستى است كه يكى ديگر از بزرگترين دانشمندان اسلامى، ابوريحان محمد بن احمد بيرونى تقريبا يك سده پس از زندگى رازى فراهم آورده است.
علاقه ى وافر بيرونى به رازى و اينكه وى خود را از پيروان او مى دانسته، با مطالعه كتاب« فهرست كتابهاى محمد بن زكرياى رازى» بيرونى روشن مى شود.
امروزه بخش اعظم دانسته هاى ما در باره ى رازى نيز از طريق نوشته هاى بيرونى به دست آمده است.
به نوشته ى بيرونى،« رازى در اول شعبان 251، در رى به دنيا آمد.
به كار كيميا اشتغال داشت، هيچگاه از خواندن غافل نمىشد و كتاب خود را بر ديوار تكيه مىداد تا هرگاه هنگام خواندن به خواب رفت با صداى افتادن كتاب از خواب بيدار شده و خواندن را ادامه دهد.
كار با آتش و پرداختن به تحقيقات شيميايى كه بوى تند مواد شيميايى را با خود داشت و همچنين مطالعه شبانه روزى، موجب بيمارى چشمان او شد.
وى براى درمان چشمان خود به پزشكى پرداخت و پزشكى بزرگ و كارآمد شد
رازى در پايان عمر چشمانش آب آورد و به يكى از شاگردانش كه از طبرستان براى درمان چشمان او آمده بود، به دليل دردهايى كه اين درمان در پى داشت، اجازه ى ادامه ى مداوا نداد.
پس از اين بيمارى چندان نزيست و در زادگاه خود، شهر رى در 5 شعبان 313 در 62 سالگى درگذشت»
اين خلاصه اى اجمالى از زندگى رازى است كه بيرونى آن را نقل كرده است.
بيرونى در ادامه، نام 184 كتاب از آثار رازى را در 11 دسته، شامل كتابهاى پزشكى، آثارى در طبيعيات، منطقيات، رياضيات و نجوم، تفسيرها و تلخيصهايى بر آثار ديگران، آثار فلسفى، مابعدالطبيعه، الهيات، كيميا و آثار كفريات و فنون گوناگون برشمرده است.
( ابوريحان بيرونى، فهرست كتابهاى رازى و نامهاى كتابهاى بيرونى، ترجمه و چاپ مهدى محقق، تهران: 1371 ش، صص 4- 5).
با گذشت ايام، آگاهى هاى ديگرى نيز از زندگى رازى در آثار و نوشته هاى ديگران راه يافت.
ابن نديم، بزرگ فهرست شناس و زندگىنامه نويس اسلامى، افزوده است كه او به شهرهاى گوناگون سفر و با نويسندگان و دانشمندان بسيارى نامه نگارى كرده است( ابن نديم، فهرست، چاپ محمدرضا تجدد، تهران: 1350 ش، صص 9- 356).
ابن نديم همچنين خود فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه اگرچه به جامعيت فهرست بيرونى نمىرسد، ولى چند كتاب در آن وجود دارد كه در فهرست بيرونى نيامده است( همان جا).
گزارش ابن ابى اصيبعه نيز حاوى آگاهى هايى است كه ديگران ذكرى از آن نكرده اند، از جمله آنكه رازى در شعر و شاعرى نيز دستى داشته است. ابن ابى اصيبعه همچنين دو بيت از اشعار رازى را به عربى ضبط كرده است.
مفصل ترين گزارش از آثار رازى نيز توسط ابن ابى اصيبعه نوشته شده است. او فهرستى از آثار رازى را برشمرده كه شمار آنها به 238 عنوان مى رسد( همان، صص 21- 316). اين بيشترين تعداد كتاب است كه نويسنده اى از رازى گزارش كرده است.
در طول تاريخ
رازى به لقبهاى بسيارى ملقب شده است كه نشانه ى اوج عظمت و اهميت او است.
براى نمونه او را جالينوس عرب( همان، ص 311؛ عمررضا كحاله، معجم المؤلفين، دمشق: 61- 1957، ج 10، ص 6)، فيلسوف عرب( ابوالقاسم مجريطى، غاية الحكيم و أحق النتيجتين بالتقيم، چاپ هلمون ريتر، هامبورگ: 1927، ص 144)،
طبيب مارستانى يا بيمارستانى( ابن جلجل، طبقات الأطباء و الحكماء، چاپ فؤاد سيد، قاهره: 1955، ص 77)، طبيب مسلمانان( على بن يوسف قفطى، تاريخ الحكماء، چاپ گوليوس ليپرت، چاپ افست بغداد: 1971، ص 271) و علامه در علوم اوايل( ابن تغرى بردى، النجوم الزاهرة في أخبار مصر و القاهرة، قاهره: 69- 1348 ق، ج 3، ص 209) ناميده اند كه ناظر به وسعت نظر او در علوم گوناگون مانند پزشكى و طبيعيات و فلسفه است.
بيرونى، اشاره به سفرهاى متعدد رازى كرده است( بيرونى، پيشين).
به نظر مى رسد رازى در حدود 30 سالگى به بغداد رفته باشد( فؤاد سزگين، تاريخ نگارشهاى عربى، جلد سوم: پزشكى، داروسازى، جانورشناسى، دامپزشكى، چاپخانه كتاب ايران، تهران: 1382 ش، ج 3، ص 274)،
سپس به رى بازگشته، مدتى در آنجا زيسته و دوباره به بغداد برگشته، بار ديگر به رى بازگشته و سرانجام همان جا درگذشته است.
در سده ى پنجم هجرى، ذهبى، تاريخنگار نامدار نوشته است كه رازى به بصره نيز سفر كرده است.
ذهبى همچنين به اشتغال رازى در بيمارستانى در رى و سرپرستى بيمارستان بغداد در زمان خلافت مكتفى باللّه، به هنگام اقامتش در بغداد اشاره كرده است( محمد بن احمد ذهبى، العبر في خبر من غبر، چاپ فؤاد سيد، كويت: 61- 1960، ج 14، ص 354).
سفر به بغداد در زمان زندگى رازى پديده اى خلاف انتظار نبود؛ زيرا در سده هاى سوم تا ششم هجرى، بغداد كانون علم و دانش اسلامى به شمار مى آمد.
اين بخش از زندگى رازى( سفرش به بغداد و اقامتش در آنجا) را مىتوان با زندگى ديگر دانشمند ايرانى و مسلمان؛ يعنى ابوالوفاى بوزجانى، رياضىدان و ستاره شناس نامى سده ى چهارم هجرى مقايسه كرد كه او نيز پس از مدتى زندگى در زادگاه خود، بوزجان( تربت جام امروزى) به بغداد سفر كرد و آنجا زيست.
برخى از كتب رازى در پزشكى به قرار ذيل است:
1. الحاوي يا الجامع الكبير: الحاوى بزرگترين دانشنامه ى پزشكى است كه در آن نظريه هاى پزشكان پيش از رازى گردآورى شده است.
2. الكناش المنصوري: اين كتاب پس از الحاوى مهمترين اثر پزشكى رازى به شمار مىآيد. رازى اين كتاب را به نام ابوصالح منصور بن اسحاق بن احمد بن اسد، والى رى، نام نهاده است. او در اين كتاب كه به طب منصورى پرآوازه شده، مفاهيم پايه ى پزشكى را در ده مقاله آورده است.
مقاله ى نهم اين كتاب، با عنوان« در باره ى درمان همه ى بيمارىها از فرق سر تا نوك پا»، بيشتر مورد توجه بوده و در اروپا به صورت جداگانه نيز به چاپ رسيده و شرح هاى گوناگونى بر آن نوشته شده است.
3. كتاب الجدرى و الحصبة:
اين كتاب، كهن ترين و مهمترين كتابى است كه پيرامون آبله و سرخك نوشته شده است.
رازى نخستين پزشكى است كه اين دو بيمارى را دو بيمارى جداگانه دانسته و شيوه ى نگارش آن به اندازهاى با اصول علمى امروزى همخوانى دارد كه برخى از پژوهشگران تاريخ پزشكى، از جمله نوبرگر در كتاب تاريخ پزشكى خود، آن را برجسته ترين خدمت فرهنگ اسلامى به علم پزشكى دانسته اند.
4. تقاسيم العلل:
كتاب تقسيمهاى بيمارىها، گونه اى فرهنگ پزشكى است كه بيمارىها و چگونگى درمان آنها چكيده وار در آن آمده است. اين كتاب را نيز جرالد كرمونيايى به لاتين ترجمه كرده است.
5. من لا يحضره الطبيب:
چنانكه از نام اين كتاب برمى آيد، براى كسى نوشته شده است كه به پزشك دسترسى ندارد. شيخ صدوق كه عنوان اين كتاب را پسنديده بود، كتابى با نام« من لا يحضره الفقيه» در فقه شيعى نوشته است.
6. دفع مضار الأغذية:
اين كتاب در باره ى جلوگيرى از زيان غذاهاست و عبد العلى نائينى آن را به فارسى ترجمه و با عنوان بهداشت غذايى منتشر كرده است.
7. في محنة الطبيب و كيف ينبغي أن يكون:
كتابى در چگونكى آزمايش كردن پزشكان و اينكه يك پزشك چگونه بايد باشد.
8. المرشد:
كتاب راهنما كه با نام الفصول نيز شناخته مىشود، چكيده ى دانش پزشكى است.
9. الأدوية المسهلة الموجود في كل مكان:
اين كتاب پيرامون داروهاى آسان يافتنى است كه در هر جايى وجود دارند.
10. القرابازين:
رازى دو كتاب با اين نام دارد كه يكى، كبير( بزرگ) و ديگرى، صغير( كوچك) ناميده مىشود. اين كتابها پيرامون داروهايى هستند كه پزشكان بايد با آنها آشنا باشند.
ديگر كتابهاى برجسته ى رازى در پزشكى عبارتند از:
أطمعة المرضى( غذاى بيماران)؛
برء الساعة( فوريتهاى پزشكى)؛
كتابه في تولد الحصاة( كتاب او در پديد آمدن سنگريزه)؛
كتابه في القولنج( كتاب او در درد رودكان)؛
كتابه في النقرس و أوجاع المفاصل( كتاب او در درد پا و مفصلها)؛
الطب الملوكي( پزشكى شاهانه)؛
في العلة التي صار الخريف ممرضا( در چرايى آنكه پاييز بيمارى آور است)؛
في العلة التي تحدث الورم و الزكام في رؤوس الناس وقت الورد( در علت آنكه ورم و زكام در سر مردم هنگام گل سرخ عارض مىگردد)؛
تقديم الفاكهة قبل الطعام و تأخير منه( خوردن ميوه پيش از غذا و پس از آن)؛
في العلة التي لها ينجح جهال الأطباء و العوام و النساء أكثر من العلماء( در علت آنكه طبيبان نادان و عامه ى مردم و زنان، بيش از طبيبان دانشمند توفيق مى يابند) و…
نمونه محصول کامل ارائه و تولید شده در کتابخانه پرتال اشارت
[pdf-embedder url=”https://portalesharat.net/wp-content/uploads/2019/11/نمونه-المنصوری.pdf” title=”نمونه المنصوری”]
هنوز بررسیای ثبت نشده است.