کتاب المعجم الفلسفی
توسط دكتر جميل صليبا، به زبان عربى و در باره توضيح پاره اى از لغات و اصطلاحات فلسفى نوشته شده است.
ساختار
كتاب، داراى دو جزء است و لغات و اصطلاحات فلسفى را به ترتيب حروف الفبا، در بيست و هشت باب ذكر كرده است .
در كنار غالب لغات عربى، معادل آنها را در انگليسى و فرانسوى نيز آورده است.
محتوا
اولين لغت كتاب، الآخرة و آخرين آن، اليوهيمرية است.مؤلف، اصطلاح الآخرة را علمى دانسته است كه از مسائل مربوط به پايان جهان و منازل فراروى انسان سخن مىگويد.
اصطلاح اليوهيمرية را نام مذهب يوهيميروس قورينايى، مىداند.
در اين مذهب، اعتقاد بر اين است كه خدايان اسطوره اى، انسانهايى برجسته و قهرمان بوده اند و زندگى واقعى داشته اند، منتها مردم، پس از مرگ آنها، چنان در حقشان غلو كرده اند كه رفته رفته به اسطوره مبدل شده اند.
- پاره اى ديگر از لغات بدين قرار است:
باطل، در اصطلاح، به معانى گوناگونى آمده از قبيل عدم مطابقت فعل با امرى كه خواهان آن هستى، بودن فعل به گونه اى كه اصلا به مقصود دنيوى نرسد، آنچه داراى فايده و اثر و غايتى نيست .
التحليلات، در نزد ارسطو، همان منطق صورى است و بر دو گونه مىباشد:
یكى، تحليلات اولى كه مشتمل بر تحليل قياس است و ديگرى، تحليلات ثانيه كه مشتمل بر شروط معرفت علمى و برهانى است.
ثابت، ضد متغير است و بر موجود يا امرى كه با تشكيك مشكك زايل نمىگردد، اطلاق مىشود.
الجمهورية، حكومتى است مردمى كه در آن، رئيس دولت براى مدتى معين از طرف مردم انتخاب مىشود و نيز به هيئتى متشكل از اشراف قوم يا بزرگان آنها اطلاق مىگردد.
الحبسة، معناى اين لفظ در زبان انگليسى ناتوانى از گفتار يا نوشتار يا… و در زبان عربى فقط به ناتوانى از گفتار اطلاق مىشود.
الخارجى، در اصطلاح فلاسفه، معانى متعددى دارد از قبيل ظاهر، آنچه وجودش مستقل از شناخت ما نسبت به آن است، موجود در اعيان نه اذهان، آنچه بذاته و لذاته موجود است.
الوسيط، آنچه واسطه بين دو چيز واقع مىشود براى نزديك كردن يكى به ديگرى، شخصى كه باعث ايجاد ارتباط بين زندگان و ارواح مردگان مىشود.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.