کتاب تهليليه
کتاب تهليليه رساله ايى با عنوان« كلمة التوحيد» يا« تهليلية» در شرح و تفسير كلمه توحيد« لا إله إلا اللَّه»، تاليف محقق دوانى است.
در اين رساله راجع به كلمه« توحيد» از رهگذر لغوى، فلسفى و عرفانى كاوش شده است.
محتوا کتاب تهليليه
مباحث كتاب در دو مقام است:
اول، در مباحث علم رسمى در دو موقف،( مباحث لغوى و عقلى در مسلك متكلمان و حكيمان و اشراقيان).
دوم، در كشف حقايق شهودى در دو موقف،( حقايق توحيد در سه مرتبه و لطايف توحيد).
در فهرست نسخه هاى خطى منزوى نقل شده است كه:« اين رساله را جلال الدين محمد اسعد دوانى به نام سلطان حسن بيك نگاشته است. در برخى از نسخه ها نام شاه آورده نشده است».( فهرست منزوى، ص 36).
در فهرست نسخه هاى خطى دانشگاه تهران نيز در شرح اين رساله چنين نوشته شده كه:
« اين رساله در مجالس المؤمنين به نام« تهليليه» در شرح كلمه توحيد ناميده شده و دارد كه« به نام سلطان مذكور نوشته» و پيش از اين عبارت، از« سلطان خليل بايندرى و پدر او حسن بيك» ياد شده است.
پس بايد اين رساله به نام خليل باشد؛ ولى در« ذريعه» دارد كه به نام« حسن بيك» نوشته شده است».( فهرست نسخه هاى خطى دانشگاه تهران، ج 6، ص 2246).
تصحيح کتاب تهليليه
براى تصحيح اين رساله نسخه اى كه در مجموعه رساله هاى دوانى، به شماره 1021 نسخههاى خطى دانشگاه تهران است، اساس كار قرار گرفت، چون زمان نگارش اين نسخه در مقايسه با ديگر نسخه ها به زمان مصنف آن نزديكتر است.
نام كاتب در آخر رساله نيست؛ اما نويسنده همه مجموعه،« على بن مسافر قاضى» است كه اين رساله را به سال 939 هجرى قمرى در تبريز استنساخ نموده است. خط آن نستعليق، عنوانها و نشانه ها شنگرف است و داراى جدول طلا و لاجورد مىباشد، اين نسخه در اينجا با حرف( ف ل ا:) مشخص شده است.
مقدمه ای کوتاه از زندگانی جلال الدين دوانى
در سال 830 هجرى در «دوان» از قراى كازرون زاده شد. در زادگاه خويش علوم مقدماتى را نزد پدر دانشمندش سعد الدين اسعد كه از شاگردان محقق نامى «مير سيد شريف جرجانى» بود، آموخت.
در ميان علوم متداول عصر به فلسفه و كلام و منطق و ديگر فنون عقلى دل بست. در اوايل جوانى به يك سلسله تحقيقات و مطالعات وسيع در فلسفه و كلام پرداخت، تا آنجا كه در اين رشته ها تخصص يافت.
در اين زمان جلال الدين از آميزش با مردم و امورى كه او را از تعقيب هدفهاى عالى و بزرگش باز مىداشت جدا پرهيز مىكرد و جز مطالعه و درس و كشف رازهاى خلقت و دقت در مباحث علمى چيزى نمىشناخت.
وى تحصيلات مقدماتى را نخست نزد پدرش، و آنگاه نزد «مهجوى آرى» فرا گرفت.
فلسفه و كلام و منطق را از محضر محى الدين كوشنكارى (انصارى گوشه كنارى) و خواجه حسن شاه (حسن بن بقال يا حسنشان بقال)،از شاگردان ميرسيد شريف جرجانى، و همام الدين كلبارى گلبارى)كه به گفته «حبيب السير» شرح سودمندى بر كتاب «طوالع» قاضى عضد الدين ايجى نوشته است، در شيراز تكميل نمود.
همچنين علم حديث را نزد شيخ صفى الدين ايجى شيرازى فرا گرفت.
بعد از آنكه از تحصيل علوم فلسفه، كلام، حكمت، فقه، اصول، منطق، رياضى، تفسير، حديث و ادبيات عرب و عجم فراغت يافت، به تدريس اندوختههاى علمى خويش پرداخت. حوزه تدريس او بسيار گرم و پر جمعيت بود.
درس وى داراى افكار نو و ابتكارات دلپذير بود، شيوه او چنين بود كه مشكلات علوم را با بيانى محكم و رسا شرح مىداد.
پیشنهاد برای مطالعه
هنوز بررسیای ثبت نشده است.