کتاب الصيدنه فی الطب داروشناسى در پزشكى
کتاب الصيدنة في الطب داروشناسى در پزشكى آخرين اثر ابو ريحان بيرونى است كه به صورت تنها دستنويس اصلاح نشده به زبان عربى به ما رسيده است.
اين اثر گرانبهاترين منبع در تاريخ داروشناسى سده هاى ميانه خاورزمين است. در آن بيش از هزار دارو با منشأ گياهى، حيوانى و معدنى و با اشاره به نامهاى آنها به بسيارى از زبانها و گويشها توصيف شده است.
ترجمه روسى صيدنه به مناسبت هزارمين سال تولد بيرونى در سال 1974 در تاشكند انتشار يافت. او. اى. كريموف مترجم صيدنه در پيشگفتارى مفصل، كتاب را به خوبى معرفى كرده و با پژوهش و حواشى بسيار، به ارزش كتاب بسى افزوده است؛ بنابراين به معرفى كتاب نمىپردازم و تنها به زندگىنامه كريموف و به ذكر نكته هايى چند در اهميت ترجمه روسى صيدنه بسنده مىكنم.
نمونه كتاب الصيدنه فى الطب
[real3dflipbook id=”133″ mode=”lightbox”]
در شناخت ادویه و داروها این کتاب رو نیز پیشنهاد میکنیم :
عبيد الله ايسرائيلويچ كريموف
(1920- 1997)- دانشمند ازبك- خاورشناس، ايرانشناس، عربشناس و بنيانگذار مكتبى از پژوهشگران و دانشمندان در رشته تاريخ علم خاور در سده هاى ميانه است.
كريموف در يكم آوريل سال 1920 در تاشكند زاده شد. در سال 1941 دانشكده تكنولوژى شيمى انستيتو صنعتى آسياى ميانه را با عنوان مهندس- تكنولوگ به پايان رسانيد و در سالهاى 1942- 1944 به سمت دستيار اين انستيتو به كار پرداخت. در سال 1944 وارد دانشكده خاورشناسى دانشگاه دولتى آسياى ميانه شد و آن را در سال 1949 با عنوان خاورشناس- زبانشناس به پايان رسانيد.
از اوت سال 1941 تا مه 1942 در جنگ جهانى دوم شركت كرد و به سبب زخمى شدن مرخص شد.
در سالهاى 1948- 1951 دانشيار انستيتو خاورشناسى فرهنگستان ازبكستان بود و افزونبر آن در سالهاى 1949- 1952 زبان فارسى را نيز در دانشكده خاورشناسى دانشگاه دولتى آسياى ميانه تدريس مىكرد. از مه سال 1952 در انستيتو خاورشناسى «ابو ريحان بيرونى» فرهنگستان علوم ازبكستان، نخست به سمت كارمند علمى و سپس كارمند ارشد علمى به كار پرداخت.
در سالهاى 1959- 1975 رئيس بخش شرح و فهرستنگارى نسخههاى خطى خاور، در سالهاى 1975- 1988 رئيس بخش نشر آثار علم و فرهنگ و از سال 1988 تا اكتبر 1997 سرگروه كاركنان علمى اين انستيتو بود.
او. اى. كريموف پس از بيمارى سخت و طولانى در يازدهم اكتبر سال 1997 درگذشت.
كريموف پس از خود ميراث علمى بزرگى به جا گذاشت. در سال 1950 نسخه خطى عربى كتاب سر الاسرار ابو بكر رازى، پزشك و شيمىدان بزرگى كه در آن زمان بر اهل علم ناشناخته بود و قديمىترين نسخه كتاب اسرار وى را در مجموعه كتابهاى خطى انستيتو خاورشناسى يافت. بر اثر پژوهش اين نسخه خطى، در سال 1953 از رساله نامزدى علوم در موضوع «اثر ناشناخته كتاب سر الاسرار ابو بكر رازى در پرتو ديگر آثارش در شيمى» دفاع كرد و در سال 1957 تكنگارى «اثر ناشناخته كتاب سر الاسرار رازى» را همراه تصوير نسخه خطى آن منتشر كرد.
در سال 1994 ترجمه ازبكى اثر پزشكى كتاب درباره آبله و پوست رازى را منتشر كرد.
در سال 1971 از رساله دكترى خود با موضوع كتاب الصيدنه (داروشناسى) بيرونى (كتاب حاضر) دفاع كرد و در سال 1973 آن را به صورت تكنگارى با پژوهش و حواشى گسترده منتشر كرد.
در سال 1971 به سبب پژوهش و نشر كارهاى بيرونى در سطح عالى علمى به دريافت جايزه دولتى ازبكستان در رشته علم و تكنيك به نام «ابو ريحان بيرونى» سرافراز شد.
در سال 1974 به عنوان عضو وابسته فرهنگستان علوم ازبكستان برگزيده شد و در سال 1980 عنوان پژوهشگر شايسته علوم ازبكستان به وى اهدا شد.
او. اى. كريموف يكى از پژوهشگران و مترجمان عمده ميراث علمى ابو على سينا ست و با شركت فعال و رهبرى وى براى نخستينبار در سالهاى 1954- 1960 همه پنج كتاب قانون در طب ابن سينا به زبانهاى ازبكى و روسى ترجمه شد. در سالهاى 1980- 1982 چاپ دوم قانون به زبانهاى روسى و ازبكى با اصلاحات منتشر شد؛ سپس گزيده هايى از قانون به زبانهاى روسى و ازبكى با همكارى ا. خورشوت (چاپ روسى) و حكمتولايف (چاپ ازبكى) بارها انتشار يافت.
كريموف در سال 1980 «رساله ابن سينا در بهداشت» را با همكارى بابا خانف به زبان روسى، در سال 1987 «رساله هاى پزشكى» ابن سينا را با همكارى حكمتولايف به زبان ازبكى منتشر كرد. وى همچنين سلسله مقاله هايى را كه به فعاليت ابن سينا و پزشكى عصر وى اختصاص داشت، از جمله ترجمه علمى- تفسيرى (از عربى به روسى) فرهنگ اصطلاحات پزشكى (كتاب التنوير فى اصطلاحات الطبيه) ابو منصور القمرى البخارى- معلم ابن سينا در رشته پزشكى- را منتشر كرد.
كريموف گروهى از خاورشناسان منبع شناس را با تخصص عالى آماده كرد و خود نيز ويراستار يك سلسله از آثار علمى به زبانهاى روسى و ازبكى بود.
او سهمى بزرگ در پيشرفت خاورشناسى ميهنى دارد و هم ازاينرو به عضويت پيوسته فرهنگستان علوم جمهورى ازبكستان برگزيده شد و در سال 1933 نخستين كسى بود كه مدال طلايى «بابور» را به سبب خدمت در رشته علوم انسانى دريافت داشت.[1]
آقاى افشار درباره دشوارىهاى تصحيح متن فارسى صيدنه (ترجمه سده هفتم هجرى) مىنويسد: «… نقايص و غوامض متن چندان است كه بايد محققان و متخصصان چنين رشتهاى از سر عشق به آن بپردازند. خوشبختانه … نسخهاى از ترجمه روسى صيدنه … در دسترسمان قرار گرفت و معاضد بزرگى براى رفع مشكلات شد. در اينجا بايد در حق كريموف دانشمند بزرگوار شهر دوشنبه و مترجم صيدنه دعا كرد كه با رنج و دقت وافر بسيارى از دشوارىهاى صيدنه را در ترجمه خود برطرف كرده است.» و در يادداشت 14 مربوط به مقدمه: «ترجمه روسى صيدنه مبتنى بر متن عربى و با توجه به ترجمه فارسى بهطور عالمانهاى توسط كريموف انجام شده است».
زندهياد زرياب خويى كه كتاب صيدنه ابو ريحان را تصحيح كرده، درباره ترجمه روسى آن نوشته است: «كتاب صيدنه ابو ريحان با ترجمه روسى و حواشى و تعليقات و مقدمه به آن زبان و فهارس مفصل توسط او. اى. كريموف در سال 1973 م در تاشكند …
[1] نقل از زندگىنامه كريموف، به قلم ثريوكريمووا، دختر كريموف.
درباره مؤلف كتاب الصيدنه فى الطب
ابو ريحان محمد بن احمد بيرونى از دانشمندان بزرگ قرن چهارم و پنجم هجرى در دوم ذى الحجة سال 362 ق در محلّى به نام بيرون در حومه خوارزم زاده شد و نسبت بيرونى را از آنجا گرفت.
درباره نسب و پدر وى اطلاع چندانى در دست نيست. كنيه ابو ريحان نيز روشن نيست. نامش محمد بن احمد است كه چيزى از آن نمىشود فهميد.
وى به خوبى از عهده فراگيرى علوم زمان خويش برآمد و سفرهاى بسيار و دوره گردى و شوق معرفت، كه از آغاز سن عواطف او را ملتهب كرده بود، به وسعت معلومات وى كمك كرد.
از همان آغاز در زمينه دانش به مسائلى توجه داشت كه در ميان متعلّمان قرون وسطاى اسلامى چندان معهود و شناخته شده نبود. وى در سن 20 سالگى وطن خود را ترك كرد و به سوى سواحل درياى قزوين( خزر) روانه شد.
در گرگان از توجهات قابوس بن وشمگير زيارى بهره برد و نخستين تأليف بزرگ خود« آثار الباقية» را به او پيشكش كرد.
وى مكاتباتى با ابن سينا، معاصركوچكترش- داشت كه عمق معرفت فلسفى و تندخويى او را نشان مىدهد. در حدودسال 400 ق به وطن خويش بازگشت و خيلى زود دستخوش دسيسه ها و توطئه هاى سياسى شد و در سال 408 ق محمود غزنوى وى را به عنوان عنصر نامطمئن با خود به غزنه بردو پيوسته تحت نظر وى بود.
در اين دوران كه زندگى برايش سخت بود و ابزار و لوازم علمى براى ادامه تحقيقات را در اختيار نداشت، تعدادى كتاب بزرگ و از جمله اثر معروف« تحقيق ما للهند» را تأليف كرد.
گرچه نام بيرونى در نوشته هاى عربى در زمينه جغرافيا و جهانگردى مقامى دارد اما چنانكه از مؤلفات وى برمى آيد، وى جغرافى شناس نبوده است. به تعبير درستتر او بيشتر از آنكه جغرافىدان باشد مؤلفى بوده با معرفتى بسيار گسترده كه همه علوم دوران را آموخته است.
قلمرو مطالعات وى چنان گسترده بود كه تعيين شمار علومى كه در آن دستى نداشت آسانتر از تعيين علوم مورد علاقه اوست. قلمرو فعاليت علمى او رياضيات و نجوم و علوم مربوط به آن است و طبيعى است كه ابو ريحان در زمينه جغرافيا به ناحيه رياضى و نجومى آن توجه داشته است.
مطالعه کتابهای ذیل را پیشنهاد می دهیم:
هنوز بررسیای ثبت نشده است.