کتاب ترجمه تفسیر المیزان ( نسخهPDF)
ترجمه تفسير الميزان، اثرى از سيد محمد باقر موسوى همدانى است. اين ترجمه نفيس تفسير الميزان، توسط شاگردان مرحوم علامه طباطبايى« ره» انجام گرفت.
المیزان فی تفسیر القرآن که بیشتر به تفسیر المیزان شهرت دارد، از جامعترین و مفصلترین تفاسیر شیعی قرآن به زبان عربی است که در قرن چهاردهم هجری به قلم سید محمد حسین طباطبائی (۱۲۸۱ – ۱۳۶۰ش) نگاشته شده است.
المیزان از تفسیرهای ترتیبی است و روش تفسیری آن، تفسیر قرآن به قرآن، یعنی تفسیر آیات به کمک دیگر آیات، است. انصاف علمی و دقت و عمق این تفسیر باعث شده است که این تفسیر مورد توجه عالمان شیعه و سنی قرار گیرد و به یکی از معتبرترین منابع فهم و تحقیق قرآن تبدیل شود. در ظرف مدت کوتاهی دهها کتاب و صدها مقاله و پایان نامه در مورد آن نوشته شده است.
محتوا
ابتدا آقايان مكارم شيرازى، مصباح يزدى، محمدعلى گرامى، عبدالكريم نيرى بروجردى، محمدرضا صالحى كرمانى، سيد محمد خامنه اى، محمد جواد حجتى كرمانى، 12 جلد آن را ترجمه كردند. آقاى موسوى همدانى خود مىگويند:
« روزى مرحوم علامه به من امر فرمودند كه تفسير ايشان را ترجمه كنم، وقتى ترجمه را ملاحظه نمودند، فرمود: آن 12 جلد ديگر را نيز ترجمه كن تا يك دست گردد، من هم دوباره آنها را ترجمه كردم. بنابراين بعضى مجلدات تفسير الميزان، دو ترجمه دارد. البته ايشان در مقدمه ترجمه تفسير الميزان، چاپ جامعه مدرسين مىنويسند:« 10 جلد آن قبلا ترجمه شده بود و آن ترجمه 5 جلد عربى الميزان مىباشد.»
ايشان ضمن ترجمه تفسير الميزان، ترجمه اى نيز از آيات قرآنى ارائه داده اند، و به طور مستقل نيز مىتواند، مورد استفاده واقع شود. بنابر نقل دانشنامه قرآنى ايشان در ترجمه قرآن به ترجمه مرحوم پاينده نظر داشته است.
ايشان بدليل اين كه از شاگردان مرحوم علامه طباطبايى« ره» بوده، و با مبانى فكرى استاد خود در جنبه هاى مختلف، آشنايى داشته، توانسته اند، ترجمه خوبى از اين تفسير ارائه دهند، ترجمه اى كه در رساندن معنا و منظور مفسر، تقريبا موفق بوده اند.
مترجم در جلد 1 صفحه 549 چاپ جامعه مدرسين حوزه علميه قم مىنويسد:
« تصميم دارم وقتى مقابله همه روزه ما به اينجا رسيد، اين قسمت را نخوانم.» از اين عبارت برمى آيد كه ايشان ترجمه را با استاد علامه، مقابله مىكرد، و اين از نكات مثبت آن، شمرده مىشود.
متأسفانه مترجم، روش كار خود را بيان نكرده است؛ امّا سعى نموده ترجمه اى قابل فهم ارائه دهد. براى توضيح بعضى مطالب گاهى بين پرانتز از خود مطلبى بيان مىكنند؛ مانند جلد 1 صفحه 71 سطر اول گاهى با ذكر چند مثال، قصد تبيين بيشتر مطلب را مىنمايند، مانند جلد 1 ترجمه صفحه 565 سطر 15 گاهى نيز در صدد توضيح موضوعى در پاورقى، برمىآيند، به عنوان نمونه، بحثى راجع به مباهله در جلد سوم ترجمه سوره آل عمران ذيل آيه 61- 63 صفحه 370- 371.
گاهى به ذكر بعضى احتمالات در پاورقى مىپردازند، مانند جلد 19 صفحه 668 ذيل آيه 13- 37 سوره الحاقه.
گاهى نيز مبادرت به ذكر داستانى مناسب بحث، مىنمايند، مانند جلد 1 صفحه 548- 549؛ امّا در مواردى نيز در ترجمه اقدام به حذف جمله، عبارت يا كلماتى مىنمايند.( كه در ترجمه امر عادى تلقى مىشود.) در بحث اخلاقى ذيل آيات 153 تا 157 سوره بقره صفحه 372 جلد 1 عربى، نمودار درختى اصول و فروع صفات اخلاقى آورده شده است، كه تعبير علامه نشان مىدهد، اين نمودار از ايشان است؛ امّا در ترجمه، اين نمودار ترسيم نشده و اشارهاى به وجود آن در متن تفسير ننموده است.
مترجم، آياتى را نيز كه جهت استشهاد يا موارد ديگر مصنف يا در روايات مورد استفاده قرار داده، در پاورقى ترجمه نموده است
به كار بردن عين كلمۀ عربى در ترجمه با وجود معادل فارسى آن، از مواردى است كه در ترجمۀ الميزان مشاهده مىشود، به عنوان نمونه، كلمۀ «سبيل» و «غرض» در متن عربى، به همين شكل بكار رفته است.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.